رها جونمرها جونم، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

رها داودی

نوروز 94

روزها به سرعت در گذرند و ماهم زمانی که به پشته سر نگاه می کنیم فقط و فقط می تونیم حصرت بخوریم که ای کاش ............  اما باز هم با تمام گذر ها باید سوخت و ساخت دلم می خواست بهتر می تونستم بغلت کنم و تما مدت کنارت باشم اما دوست نداشتم که داداشی دل آزرده بشه و خیلی چیزای دیگه امسال هم گذشت و سال جدید خانواده چهار نفری مون شاد و سرحال بود اولین روز عید رو به دید و بازدید بزرگترا گذروندیم و روز دوم با مامان جون و خاله ها وعمو جعفر رفتیم اصفهان (البته امسال ما طالقان نرفتیم چون مامان بزرگ همراه عمه لیلا رفته بود یزد) کلی خوش گذروندیم و آخر هفته برگشتیم محمد فرهام هم توی میدان نقش جهان  کلی بازی کرد و چند باری هم در...
26 فروردين 1394

نه ماهگی

عزیز دلم این نه ماه زندگیمون یه فرق دیگه هم کرده و اونهم جنب و جوششه که داره به حد اعلا می رسه دیگه نزدیکای سال نو هستیم داریم خونه تکونی می کنیم و منتظر رسیدن بهار هستیم تا اولین بهار زندیگت رو کنار تمام هستی جشن بگیریم هنوز راه نمی ری و دندون هم که نداری برنامه ما هم برای عید سفر به اصفهان زیباست که مامان و داداشی عاشقش هستند توی اولین فرصت میام و کلی مطلب  میزارم خیلی شلوغم تمام وقت درخدمت شما دوتا گل هستم  
26 فروردين 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رها داودی می باشد